یکی از مهمترین ارکان نظام سیاسی کشورهای جهان در حال حاضر،احزاب سیاسی یا روشهای نظام مندکردن شیوه دستیابی به قدرت سیاسی و راهکارهای صحیح چرخش نخبگان است. در بسیاری از کشورهای دنیا روشمند و هدفمند کردن دستیابی به قدرت اولویت اول واساسی نظام سیاسی است، تا حدی که شکل گیری بسیاری از این نظامات مدیون گروههای سیاسی و شبکههای فعال در حوزه سیاست داخلی است. در حقیقت این شبکهها که در ادبیات سیاسی امروز، به حزب سیاسی شهره شدهاند کانالهاییبرای تربیت نیرو برای دستیابی به جایگاههای سیاسی و حکومتی و همچنین تقویت تعامل بین نظام سیاسی و عامه مردم هستند.
درباره معنی حزب در لغتنامه دهخدا آمده است: «حزب: گروه، دسته، گروه مردم، سپاه یا دوستان یا تابعین کسی، عبارت از دسته و فرقه سیاسی که در اموراجتماعی نظرهای خاص به یک طبقه را تعقیب کند.» (دهخدا، ج۱۹، ص۵۰۷) شکلگیری احزاب و گروههای سیاسی به شکل امروزین آن، بهتبع پیدایش آن در مغربزمین بود که به نوشته دایرةالمعارف بریتانیکا از قرن نوزدهم به عرصه سیاسی جوامع غربی پا گذاشتند.(بریتانیکا، ج۲۵، ص۹۹۲)
ایرانیان پس از آشنایی با واژه پارتی (PARTY)در ترجمه آن کلمه «حزب» را برگزیدند. این انتخاب به احتمال قریب بهیقین مسبوق به سابقه کاربرد آن در قرآن کریم بوده است و ایرانیان با تطبیق کارکرد پارتی با مفهوم قرآنی حزب، آن را برگزیدند. در قرآن کریم در ۲۰ آیه واژه حزب و جمع آن (احزاب) به کار رفته است. یک سوره نیز به نام احزاب نامیده شده است. حزب در مفهوم قرآنی علاوه بر مفهوم کلی دسته و گروه، در معانی «حزبالله» و «حزبالشیطان» به معنی تابعین و هواداران حق و باطل به کار رفته است.
با این حال و بهرغم آشنایی با واژه حزب، انتخاب این واژه در ترجمه کلمه PARTYبرای اولین بار در دوره معاصر متداول شد. گروههای سیاسی، اجتماعی در دورههای پیشین همچون اسماعیلیه، حروفیه و فرق گوناگون صوفیه هیچ گاه از کلمه حزب برای نامگذاری استفاده نکردهاند.
منبع: انتخابات مجلس 98
- ۹۸/۱۱/۰۲